زاها جدید، بیوگرافی و آثار زاها حدید
زاها حدید در 31 اکتبر 1950 در بغداد عراق، متولد شد. بهعنوان یکی از مهمترین و انقلابیترین معماران قرن 21 شناخته میشود. زها حدید، اغلب "ملکه منحنی" نامیده میشد. پیشگام معماری مدرن بود. او با نوآوری، شکستن قواعد رایج و زبانی منحصربهفرد شناخته شد. زاها حدید در طراحی، هنر، فناوری و فرم شهری را در هم آمیخته بود.
ساختمانهای او با منحنیهای روان، فرمهای شکسته و سازههای آیندهنگرانه مشخص میشوند. این ساختمانها، افقهای شهری را تغییر و رابطه بین معماری و فضا را بازتعریف کرد. زاها حدید، اولین زنی بود که در سال 2004 جایزه معماری پریتزکر را دریافت کرد. بعدها در سال 2016 مدال طلای مؤسسه سلطنتی معماران بریتانیا (RIBA) را به دست آورد.
موانع جنسیتی را در صنعتی که بهطور سنتی تحت سلطه مردان بود، شکست. زاها حدید، فراتر از افتخارات و جوایز گام برداشت. حرفه او سفر پرماجرا بود. سفری که همواره مرزهای امکانپذیری معماری را به چالش کشید. او با استفاده از فناوریهای پیشرفته دیجیتال و انقطاع از هنجارهای طراحی سنتی، این گام را برداشت.
آثار او اغلب "آیندهنگر"، "جسورانه" و "غیرقابل ساخت" توصیف میشدند. اما او این ایدههای آیندهنگرانه را به واقعیت تبدیل کرد. زاها حدید، مسیر معماری را بهطور اساسی تغییر داد و ایدههایش را به اجرا درآورد.
زندگی اولیه زاها حدید، پیدایش یک آیندهنگر
زاها حدید در عراقی رشد کرد که دوران رنسانس هنری و فکری را تجربه میکرد. پدرش، محمد حدید، یک سیاستمدار برجسته بود. پدر زاحا حدید، حزب ملی دموکرات عراق را رهبری میکرد. در شکلگیری سیستم آموزشی مدرن عراق نقش پررنگی داشت. این تربیت پیشرو و جهانی، عشق حدید به یادگیری، خلاقیت و هنر را پرورش داد.
مادرش زاحا،هنرمند بود. از کودکی او را با نقاشی و مجسمهسازی آشنا کرد. این تأثیرات عمیقاً بر حس معماری او اثر گذاشت. کنجکاوی فکری او گسترده بود. بهویژه به ریاضیات علاقهمند بود. علاقه زاحا به ریاضایت، درک او از فرم، فضا و سازه را شکل داد. حدید یکبار گفته بود: "ریاضیات همه چیز است."
تقدیر از اشکال و هندسههای انتزاعی به سنگ بنای فلسفه معماری زاحا تبدیل شد. زمانی که به تحصیل معماری پرداخت؛ به درکی عمیق از مفاهیم ریاضی رسیده بود. میدانست چگونه میتوان از آنها برای بازتصور محیط ساختهشده استفاده کرد. در سال 1972 به لندن نقل مکان کرد. در مدرسه معماری انجمن معماری (AA) تحصیل کرد.
در آنجا با چهرههای برجسته دنیای معماری مانند رم کولهاس و الیا زنگلیس آشنا شد. چهرههایی که نقشهای مهمی در شکلگیری اوایل حرفهاش ایفا کردند. زنگلیس بعدها او را به عنوان "سیارهای در مدار خود" توصیف کرد.
فلسفه معماری زاحا حدید، به چالش کشیدن وضع موجود
در مدرسه (AA)، زاها حدید شروع به توسعه یک زبان معماری متمایز کرد. زبانی که تجربی، آیندهنگر و ریشهدار در انتزاع بود. پروژههای اولیه او تحت تأثیر جنبشهای آوانگارد قرار داشتند. جنبشهایی مانند مانند ساختارگرایی روسی، سوپرماتیسم و ساختارشکنی، او را تحت تاثیر قرار داده بود. جنبشهایی که بر شکستن فرمهای هندسی سنتی تأکید داشتند. فضاهای پویای شکسته را بررسی میکردند.
این سبک رادیکال با سبکهای معماری غالب آن زمان (مینیمالیسم و مدرنیستی)، تفاوت بسیاری داشت. طراحیها و نقاشیهای اولیه حدید، تعهدش به این آرمانهای جسورانه را بازتاب میدادند. این طرحها، اغلب به همان اندازه که آثار هنری بودند، طرحهای معماری نیز محسوب میشدند.
یکی از آثار نمادین اولیه او، پروژهای ناتمام به نام «پیک» در هنگ کنگ بود. پروژهای که در مسابقه بینالمللی در سال 1983 برنده شد. این طراحی یک آسمانخراش افقی را تجسم میکرد. بنایی از کوه بیرون میزد و ساختمان را با چشمانداز ترکیب میکرد.
پروژه پیک، به قوانین جاذبه بیتوجه بود. «پیک» هرگز ساخته نشد. اما این پروژه حدید را بهعنوان معماری جسور و آیندهنگر تثبیت کرد. فرمهای انتزاعی و زاویهدار در این طراحی، زمینه را برای پروژههای آینده او تعیین کرد.
نقش فناوری در آثار زاها حدید
زاها حدید از اولین معمارانی بود که از طراحی به کمک کامپیوتر استفاده کرد. ابزاری که امکان بررسی فرمهای سیال و ارگانیکی را داد. نوعی از بررسی دقیق که با روشهای سنتی طراحی غیرممکن بود. استفاده از فناوری دیجیتال، اجازه داد تا هندسههای پیچیده را دستکاری کند. در ساختمانهایش حس حرکت ایجاد کند. چیزی که خود آن را "سیالیت در حرکت" توصیف میکرد.
ابزارهای طراحی محاسباتی به حدید کمک کردند تا مرزهای معماری را به جلو ببرد. با پذیرش طراحی پارامتریک، حدید توانست فرمهای پیوسته و روانی ایجاد کند. زاها حدید، ساختار و فضا را در هم آمیخت. این منحنیها تنها انتخابهای زیباییشناختی نبودند. بلکه اغلب اصول اساسی محیط طبیعی، مانند جریان آب، باد یا حرکتهای تکتونیکی را نمایان میکردند.
از جذابیتهای آثار زاها حدید، توانایی او در ترکیب طراحی دیجیتال با واقعیت مادی بود. او در استفاده از مواد نوآورانه پیشگام بود. موادی که امکان خلق فرمهای منحنی و متمایز را فراهم میکردند. فرمهایی که به نظر میرسید جاذبه را به چالش میکشد. ولی با مواد نوآورانه، اجرا شد. تعهد او به آزمایش و نوآوری، تضمین کرد که هر پروژه او منحصربهفرد باشد.
پروژههای نمادین زاحا حدید، بازتعریف فضاهای شهری
پورتفولیوی زاها حدید شامل جسورانهترین و خلاقانهترین ساختمانها است. بناهایی که جهان تاکنون با وجود زاها حدید دیده است. پروژههای او نشاندهنده علاقهمندی او به سیالیت، پیچیدگی و بازتفسیر مداوم فضا هستند.
مرکز علمی فینو (Phaeno Science Center)، وولفسبورگ آلمان اثر زاها حدید
مرکز علمی فینو یکی از برجستهترین طراحیهای زاها حدید است. این ساختمان شبیه یک سفینه فضایی آیندهنگر است. بر روی ستونها قرار گرفته است. فرمهای زاویهدار و هندسی آن بهگونهای به نظر میرسند که انگار در هوا معلق هستند. این سازه جسورانه، به همان اندازه که ساختمان است، مجسمه نیز به شمار میآید.
دارای چیدمان داخلی پیچیدهای شامل رمپها، فضاهای خالی و فضاهای سیال است. طراحی آن حس کاوش و کشف را برمیانگیزد. بهخوبی با هدف ساختمان بهعنوان یک موزه علمی همخوانی دارد. مرکز علمی فینو نمونهای عالی از توانایی حدید در ترکیب فرم با عملکرد است. در حالی که یک تجربه معماری پویا و فراگیر خلق میکند.
برج CMA CGM، مارسی فرانسه
برج CMA CGM، مقر اصلی یک شرکت حملونقل جهانی در مارسی، فرانسه است. مفهوم آسمانخراش را بازتعریف میکند. این برج با خطوط باریک و زاویهدار خود به آسمان میرسد. نمای آن شامل سطوح مخروطیشکلی است. حسی از حرکت ایجاد میکنند. شکل پویا و سیال این ساختمان، احساسی از انرژی و حرکت را منتقل میکند.
بهخوبی با فعالیتهای شرکت در جابهجایی مداوم کالاها در اقیانوسها مطابقت دارد. این برج یکی از نمونههای نادر آثار زاها حدید در حوزه معماری بلندمرتبه است. ثابت میکند که رویکرد آوانگارد او میتواند به انواع مختلفی از ساختمانها اعمال شود.
پلازای طراحی دونگدمون (DDP)، سئول کره جنوبی
پلازای طراحی دونگدمون در سئول یک مجموعه فرهنگی عظیم است. یکی از پربازدیدترین بناهای معماری در کره جنوبی است. فرمهای سیال و ارگانیک این ساختمان، ظاهری آیندهنگرانه ایجاد میکنند. بهطوری که هیچ لبه یا گوشه تیزی در آن دیده نمیشود.
DDPساختاری خارقالعاده است که همزمان حسی از بیگانگی و طبیعی بودن را القا میکند. گویی از دل زمین بیرون آمده است. این مجموعه شامل فضاهای نمایشگاهی، موزه طراحی و پارک عمومی است. این کارکردهای مختلف را بهطور یکپارچه در یک کل هماهنگ ترکیب میکند. نمادی از جایگاه سئول بهعنوان شهری جهانی در زمینه طراحی و نوآوری است.
شکستن سقف شیشهای توسط زاها حدید، جنسیت و نمایندگی در معماری
با وجود استعداد، زاها حدید بهعنوان یک زن در معماری با چالشهای متعددی مواجه بود. زمانی که حرفه خود را آغاز کرد، معماری عمدتاً حوزهای مردسالار بود. معماران زن اغلب در تأمین پروژههای بزرگ با مشکل مواجه میشدند. بسیاری از پیشنهادات اولیه حدید اجرا نمیشدند یا با تردید مواجه میشدند. منتقدان بر این باور بودند که طرحهای او بیش از حد تجربی، انتزاعی یا غیرعملی هستند.
با این حال، حدید هرگز حاضر نشد به این انتظارات جنسیتی تن دهد. حدید حاضر نشد که رویکرد خود را نرمتر کند. او بهجای تسلیم شدن، بهطرز بیپروایی جسور باقی ماند. به دیدگاه خود اطمینان داشت. در اعتقاد راسخ خود مبنی بر اینکه معماری باید مرزها را جابهجا کند، پایدار بود. زاها حدید گفته بود: "هرگز فکر نمیکردم که من یک معمار زن هستم، من فقط یک معمار بودم."
در سال 2004، دستاوردهای انقلابی حدید در معماری سرانجام مورد تقدیر قرار گرفت. او اولین زنی شد که جایزه پریتزکر، معادل نوبل در معماری، را دریافت کرد. در تقدیرنامه پریتزکر، از او بهعنوان کسی که "مرزهای معماری را گسترش داده و بازتعریف کرده" تمجید شد. این نقطه عطف موفقیت شخصی بزرگی برای حدید بود. همچنین نقطه عطفی برای زنان در عرصه معماری نیز به شمار میآمد.
سیالیت فضا، مفاهیم انقلابی فضایی زاها حدید
عنصر تعیینکننده در فلسفه معماری زاها حدید، رویکرد او به فضا بود. او ایدهای را که ساختمانها باید ساختارهایی ایستا و قابل پیشبینی باشند، رد میکرد. او فضا را بهعنوان چیزی پویا و همیشه در حال تغییر میدید. فضایی که میتوان آن را بهعنوان یک سفر سیال و پیوسته تجربه کرد.
یکی از معروفترین مفاهیم فضایی او چیزی بود که آن را "انحنای پیوسته" نامید.انحنای پیوسته یعنی معماری باید از منحنیها و فرمهای ارگانیک موجود در طبیعت تقلید کند. این مفهوم به وضوح در مرکز فرهنگی حیدر علیاف در باکو نشان داده شده است. جایی که دیوارها و سقفهای مواج ساختمان بهطور یکپارچه با منظره اطراف ترکیب میشوند.
حدید همچنین با ایده "هندسه غیر اقلیدسی" بازی میکرد. یعنی شبکههای کارتزینی و زوایای قائم سنتی جای خود را به فرمهای نامنظم و زاویهدار میدادند. معتقد بود که معماری آینده باید سیال و انطباقپذیر باشد. ساختمانهای او حسی از حرکت و پویایی القا میکنند. زاحا حدید، مفاهیم سنتی درباره نحوه سازماندهی و تجربه فضا را به چالش میکشد.
تأثیر ماندگار زاحا حدید بر معماری
زاها حدید در سال 2016 بهطور غیرمنتظرهای درگذشت. اما شرکت معماری او، زاها حدید آرکیتکتز (ZHA) باقی مانده است. همچنان یکی از تأثیرگذارترین دفاتر معماری در جهان است. پروژههای زاحا حدید، الهامبخش معماران است. او فلسفه طراحی منحصربهفرد داشت. استفاده انقلابی از فناوری و رویکرد جسورانهاش به فرم، تأثیری ماندگار بر معماری گذاشته است.
پروژههای پس از مرگ و آینده شرکت زاها حدید آرکیتکتز (ZHA)
شرکت معماری زاها حدید آرکیتکتز (ZHA)، به اجرای ایدههای پیشگامانه ادامه داده است. بسیاری از طرحهای نیمهتمام او به واقعیت تبدیل شده است. تحت رهبری پاتریک شوماخر، که مدتها همکار نزدیک حدید بود. ZHA به اصول طراحی پارامتریک زاها وفادار مانده است. در عین حال این اصول را گسترش داده است.
از برجستهترین پروژههایی پس از مرگ، فرودگاه بینالمللی داکسینگ پکن است. فرودگاهی عظیم به شکل ستاره دریایی که نمادی از دیدگاه آیندهنگرانه حدید شناخته میشود. بهگونهای طراحی شده که جریان مسافران را تسهیل و کارایی عملیاتی را بهینه کند. شامل فضاهای بزرگ و باز و فرمهای سیال و گسترده است.
پروژه قابلتوجه دیگر برج هزار موزه (One Thousand Museum) در میامی، فلوریدا است. آسمانخراشی مسکونی لوکس که در سال 2019 تکمیل شد. این ساختمان بهخاطر طراحی اسکلت خارجی خود شناخته شده است. فرمهای سیال و ارگانیک آن، ظاهری منحصربهفرد و آیندهنگرانه میدهد. این پروژه بهعنوان یکی از معدود طرحهای مسکونی بلندمرتبه حدید اهمیت ویژهای دارد.
ZHA همچنان به نوآوری ادامه میدهد. روی پروژههایی مانند فرودگاه بینالمللی نوی بمبئی در هند و فرودگاه بینالمللی سیدنی غربی کار میکند. این شرکت به ارزشهایی که زاها حدید ترویج میکرد، متعهد است. ایجاد ساختمانهایی که هنجارهای معماری را به چالش میکشند. مرزهای فناوری طراحی را گسترش میدهند. الهامبخش تحسین و شگفتی هستند.
نفوذ گسترده زاها حدید، طراحی، مد و فراتر از آن
نفوذ زاها حدید بهمراتب فراتر از معماری سنتی بود. علاقه او به طراحی جنبهای میانرشتهای داشت. او با برندها و طراحان متعدد در مد، طراحی محصول و مبلمان، همکاری کرد. در دنیای مد، حدید با طراحان معروفی چون کارل لاگرفلد و دوناتلا ورساچه همکاری کرد. قطعات تجربی و پیشرو خلق کرد. قطعاتی که انعکاسی از سیالیت و هندسهای بود که در معماری او یافت میشد.
در سال 2008، او یک کفش آیندهنگر و مجسمهوار برای لاکاست طراحی کرد. در سال 2013 با یونایتد نیود همکاری کرد تا کفش "نووا" را بسازد. کفشی که دارای منحنیهای ضد جاذبه و سیلوئت معماری بود. حدید همچنین به طراحی صحنههایی برای نمایشهای مد دعوت شد. بهویژه برای چنل، جایی که ساختار عظیم و منحنیشکل شبیه به یک صدف دریایی را خلق کرد.
کارهای او در طراحی محصول و مبلمان نیز به همان اندازه نوآورانه بود. حدید مبلمانهایی برای شرکتهایی مانند ویتر و بیاندبی ایتالیا طراحی کرد. در آنها همچنان با مواد و فرمها آزمایش میکرد. میز لیکوید گلیشیال، دارای سطوح موجدار است که شبیه به آب در حال جریان یخزده در زمان به نظر میرسد.
میز لیکوید گلیشیال، نمونهای کامل از توانایی حدید در بهتصویر کشیدن حرکت پویا در اشیای ایستا است. او همچنین با سواروفسکی در طراحی مجموعهای از قطعات کریستالی همکاری کرد. رویکرد طراحی پارامتریک امضایی خود را در اشیای کوچک و پیچیده بهکار برد.
رویکرد میانرشتهای او نشان داد که دیدگاه معماری حدید محدود به ساختمانها نیست. بلکه میتوان آن را به هر تعداد فرم طراحی دیگری منتقل کرد. نفوذ او هنوز هم در مد معاصر، طراحی محصول و حتی هنر دیجیتال قابل مشاهده است. زیرا خلاقان در صنایع مختلف از ایدههای انقلابی او الهام میگیرند.
توانمندسازی نسلهای آینده
بزرگترین میراث زاها، الهام بخشیدن به نسلهای آینده معماران، طراحان و حرفهایهای خلاق بود. او سدهای پیش روی زنان در معماری و اقلیتها در صنایع خلاق را شکست. ثابت کرد که نوآوری و برتری قابل دستیابی است. سفر حدید بدون چالش نبود. بهویژه بهعنوان یک زن از نسل خاورمیانه که در زمینهای مردانه فعالیت میکرد.
او در ابتدای کار خود با شک و تردید زیادی مواجه بود. منتقدان اغلب کارهایش را بهعنوان کارهایی بیش از حد پیشرو یا "غیرقابلساخت" رد میکردند. او هیچگاه از هدف خود منصرف نشد. در دیدگاهش سازش نکرد. تلاش بیوقفه و اشتیاق او برای آزمایش و نوآوری درهای جدیدی برای دیگران گشود.
حدید خود یک مدافع قوی برای تنوع و نمایندگی در معماری بود. او اغلب درباره اهمیت ایجاد فرصتها برای زنان و اقلیتها در این حوزه صحبت میکرد. به آموزش و پرورش استعدادهای جوان متعهد بود. موفقیت او بهعنوان یک نماد جهانی در معماری الهامبخش زنان زیادی بوده است. زنانی که وارد حوزه ساختوساز شدهاند.
تکامل پارامتریکگرایی، میراث نظری زاها حدید
فلسفه معماری حدید به قلمروهای نظری نیز گسترش یافته بود. پارامتریکگرایی، سبک معماری است که او و پاتریک شوماخر از آن حمایت میکردند. از الگوریتمها و ابزارهای محاسباتی برای تولید فرمهای پیچیده و قابلتطبیق استفاده میکنند. بهطور خلاصه، پارامتریکگرایی به ساختمانها این امکان را میدهد که به محیط اطراف خود پاسخ دهند.
اگرچه ممکن است حدید واژه «پارامتریکگرایی» را ابداع نکرده باشد. تأثیر او بر این سبک بسیار عمیق است. او به جهان نشان داد که طراحیهای کامپیوتری میتوانند بیانگر و حسی باشند. استفاده او از منحنیها، فرمهای سیال و ساختارهای ارگانیک، زمینه را برای تکامل پارامتریکگرایی فراهم کرد. پروژههای او بهعنوان نمونههای فیزیکی از نحوه بهکارگیری این روش در مقیاس معماری عمل کردند.
این مشارکت نظری احتمالاً به شکلدهی به معماری برای دههها ادامه خواهد داد. پارامتریکگرایی نمایانگر یک تغییر کامل در نحوه طراحی و مفهومیسازی فضا توسط معماران است. جابجایی از ساختارهای سفت و از پیشتعریفشده به سوی فرمهایی که سازگار و سیال هستند. آثار حدید این تحول را تجسم میکنند.
میراث پایدار زاها حدید
زاها حدید بیشتر از یک معمار بود. او یک متفکر انقلابی بود که آینده شهرها، ساختمانها و طراحی را پیشبینی کرد. او توانایی توانایی ترکیب هنر، معماری و فناوری به یک کل منسجم و پویا را داشت. همین توانایی او را به عنوان یک visionaire واقعی متمایز کرد. ویژنر بودن به معنای داشتن دیدگاهها و ایدههای خلاقانه و پیشرو است که آینده را شکل میدهند.
آثار زاها حدید ما را به بازنگری در امکانات معماری دعوت میکند. چگونه میتوان از قالبهای سخت و سنتی رها شد؟ چگونه به چیزی سیال، پویا و بیپایانتر و بیحد و مرزتر تبدیل شد؟ به گفتهی خود زاها، "۳۶۰ درجه وجود دارد، پس چرا باید به یکنفره بچسبیم؟" نبوغ حدید در عدم پایبندی به وضعیت موجود نهفته بود.